جدول جو
جدول جو

معنی ماه کش - جستجوی لغت در جدول جو

ماه کش
(نِ)
همان ماه کاشغر است که ماه سیام باشد و کش شهری است مشهور به شهر سبز و کوه سیام در نواحی آن شهر است. (برهان) (آنندراج) :
تارخ او غیرت خورشید و رشک ماه شد
ماه گردون همچو ماه کش نهان در چاه شد.
ابوالخطیر.
و رجوع به ماه سیام و ماه مقنع شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماهنوش
تصویر ماهنوش
ماهنوش
(دخترانه)
آنکه چون ماه زیبا و چون عسل شیرین است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماه به
تصویر ماه به
ماه به
(دخترانه)
بهتر از ماه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ماه نو
تصویر ماه نو
ماه نو
ماه شب اول از تقویم قمری، هلال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باده کش
تصویر باده کش
باده کش
باده خوار، باده پیما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاه فش
تصویر شاه فش
شاه فش
شاه وش، شاه مانند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماه آب
تصویر ماه آب
ماه آب
آبان، ماه آبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دانه کش
تصویر دانه کش
دانه کش
دانه کشنده، برای مثال میازار موری که دانه کش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است (فردوسی - ۱/۱۲۰ حاشیه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاه وش
تصویر شاه وش
شاه وش
شاه مانند
فرهنگ فارسی عمید
شاه رش
اندازۀ امتداد دو دست درحالی که دست ها را به طور افقی از هم بگشایند، ارش، رش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خاک کش
تصویر خاک کش
خاک کش
تخته ای که کشاورزان با آن زمین شیارکرده را هموار می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اره کش
تصویر اره کش
اره کش
کسی که پیشه اش بریدن چوب، تخته یا تنۀ درخت با اره است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سپه کش
تصویر سپه کش
سپه کش
فرمانده سپاه که سپاه را به جنگ ببرد، لشکرکش، آنکه لشکر را به جنگ ببرد، فرمانده لشکر، لشکرگرا، لشکرگذار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماه وش
تصویر ماه وش
ماه وش
ماه مانند، خوشگل و زیبا مانند ماه
فرهنگ فارسی عمید
بره کش
(بَرْ رَ کُ)
دهی از دهستان دشت آب بخش بافت شهرستان سیرجان. سکنۀ آن 250 تن. آب آن از قنات و محصول آن حبوب است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
بچه کش
(کَ نَنْ دَ / دِ)
باردار. حامل. آبستن
لغت نامه دهخدا
چاه کش
(هَِ کَ)
چاهی به نخشب که حکیم بن عطا از آن ماهی برآورد. رجوع به حکیم بن عطا و ماه سیام و ماه کاشغر و ماه کش و کش شود
لغت نامه دهخدا
ماه وش
(هْ وَ)
ماه مانند. (ناظم الاطباء). مانند ماه:
انجم ماه وش آمادۀ حج آمده اند
تا خواص از همه لبیک مثنا شنوند.
خاقانی.
، رعنا و زیبا و معشوقه. (ناظم الاطباء). مهوش. زیبا و درخشان همچون ماه:
ای بسا از نازنینان خارکش
برامید گل عذار ماه وش.
مولوی
لغت نامه دهخدا
مزه کش
(خوَدْ / خُدْ)
مزه کشنده. متلذذ. (آنندراج). چشنده:
همچو طفل گرسنه پیر خرد
مزه کش از سر بنان من است.
حسین ثنائی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تار کش
تصویر تار کش
تار کش
مفتول کش
فرهنگ لغت هوشیار
ماه وش
مانند ماه، بسیار زیبا: ای بسا از نازنینان خارکش بر امید گل عذار ماه وش. (مثنوی. نیک. 31: 3)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اره کش
تصویر اره کش
اره کش
اره کشنده آن که با اره چیزها را قطع کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آماس کش
تصویر آماس کش
آماس کش
هر دارویی که ورم را معالجه کند هوکش ضد ورم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرده کش
تصویر مرده کش
مرده کش
کسی که شغلش بردن مردگان بگورستان است
فرهنگ لغت هوشیار
شاه رش
واحد طول و آن از سر انگشت میانین دست راست است تا سر انگشت میانین دست چپ آن گاه که دستها را از هم بگشاید و آن معادل 5 ارش کوچک است باع قئلاج
فرهنگ لغت هوشیار
ماست کش
کسی که شغلش حمل و نقل ماست و رسانیدن تغارهای آن بدکانهای بقالی و لبنیات و خوار بار فروشی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماه نو
تصویر ماه نو
ماه نو
هلال
فرهنگ لغت هوشیار
لای کش
دردی کش، شرابخوار: بهار گشت و هوا مژده شراب رساند زمین میکده رالای کش باب رساند. (دانش آنند. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غله کش
تصویر غله کش
غله کش
حمل کننده غله از جایی بجایی کشنده غله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باد کش
تصویر باد کش
باد کش
باد شکن، داروئی است که نفخ شکم را بنشاند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپه کش
تصویر سپه کش
سپه کش
لشکر کش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خاک کش
تصویر خاک کش
خاک کش
تخته ای که کشاورزان با آن زمین را شیار می کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دانه کش
تصویر دانه کش
دانه کش
کشنده دانه حامل حبوب: (میازار موری که دانه کش است)
فرهنگ لغت هوشیار
مادرکش
کسی که مادرش را بقتل رسانیده: نرون امپراتور روم را مادر کش میخواندند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شاه رش
تصویر شاه رش
شاه رش
((رَ))
شاه ارش. ارش، واحد طول و آن از سرانگشت میانین دست راست است تا سرانگشت میانین دست چپ، آن گاه که دست ها را از هم بگشایند و آن معادل پنج ارش کوچک است، باع، قولاج
فرهنگ فارسی معین